تولد

ساخت وبلاگ


سلوم بلکم
پروفایلم که فعاله میتونید از فعالبتش استفاده کنید
نظرات رو هم ثبت نمیکنم((هرچه می خواهد دل تنگت بگو))
**
درضمن پستای خیلی قبلو ببیینید

تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

استرس ...تلفن.... ** 120 بار 4 تا آیه اول سوره یاسین رو خوندم بعد به تلفت نزدیک شدم +سلام خوبید؟ -سلام غزل تویی +آره خانوم کارنامه میدید بیام؟ -نه ولی 20 شدی ** بهم تبریک بگید :) ** من علاقه خاصی به نمره 20 دارم #باز غوغا می کند فریاد و غوغا، نمره ی بیستجیغ مادر، جنگ بابا عصر فردا ، نمره ی بیست برچسب‌ها: مدرسه تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : نمره, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 365 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

امروز اومدم برم کلاس پارکورزهرا دوستم گیر داد که منم میام و از این چیز میزا ما برش داشتیم بردیمش . اومد حر کت بزنه افتاد و پاش شکست منو میگی از خنده رو زمین غش کرده بودم(آخه خیلی باحال افتادو بعد نشسته بود گریه میکرد ) تا همین الان بیمارستان بودم پاشو گچ بگیرن یه عالمه خاطره هم نوشتم روش  ** +خیلی بد شده +عکسرو برای حفظ آبرو کوچیک و خلاصه کردم +بهش گفتم تو که عرضه نداری بشین خونه لباس برای شوهرت بدوز (گوش نکرد) +اینقدر الکی میخندیدیم (هم خودم هم زهرا) دکتره یهو به پرستار آروم گفت فک کنم مست باشن زود ردشون کن برن #آنکه راه عشق را پیمود با پاش شکسته گوی سبقت را ربود با بردباری برچسب‌ها: د تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : شکستن, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

یعنی عاشق مجیدم ** امروز اومده بود خونمون بعد تو حیاط کنار حوض نشسته بودیم که من .. شلنگ آب رو برداشتم و با شلیک گلوله های آبی جنگ رو شروع کردم من بپاش اون بپاش و کلا بپاش بپاش شبیه موش آب کشیده شده بودم آخرش جنگ از کنار حوض شروع شد تا توی حوض +زده بود به سرم +پشت ماشین قایم میشدم میگفتم ((غزل به پدر .. نیروی کمکی لازم داریم پدررررررر)) +موهام وسط جنگ باز شده بود. نمیدیم به کجا شلیک میکردم فقط میدونستم الان دارم آب میپاشم دیگه .. +دوست دارم این خنده هارو #این دنیا بازی است بازی کودکانه برچسب‌ها: عموی گلم تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : بازی, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 108 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

یکی از موضوعاتی که از بچگی باهاش دست و پنجه نرم میکردم شخصیت شناسی بوده آخه بنده هر عملی انجام میدادم طبق قانون نیوتون دارای عکس العملی از طرف خانواده بود حالا عکس العمل ها مجموعه خیلی کوچیکی داشت: +مردم بچه دارن ماهم بچه داریم +مردم بچه تربیت میکنن ماهم بچه تربیت میکنیم +مامان و بابای فلانی واسش چیکار کرده که ما نکردیم که فلانی اینقدر خوب شده و تو اینجوری شدی  و.. +آخرشم نفهمیدم که آخه بچه های مردم که دوستای خودمن # با دو خط شعر و نوشته رفتم انگار به گذشته برچسب‌ها: مامانی, پدر جونم تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : بچگی, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

باید به همه چیز اجازه تغییر دادیه تغییر درست همیشه میتونه خوب باشه. مثلا من الان پر تغییرم . اصلا همینطور تغییر و تحول از من میریزه بیرون از همه این چیزا بگذریم دیگه نمیخوام آدم قبلی باشم بهتره از بعضی قسمتای شخصیتم فاکتور بگیرم یا حذفشون کنم +باید یاد بگیرم که خودم ، مهم ترین عضو، تو مجموعه زندگیمم +من مهمم نه برای بقیه برای خودم +اگه چیزی ناراحت میکنه ترکش میکنم و خوشحالم کنه درکش میکنم +ناراحتی رو پنهون نمیشه کرد ولی خوشحالی رو میشه به همه نشون داد +رفتن آدمایی از زندگیم که من براشون ارزشی نداشتم  یه موفقیت بزرگه # شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خودزندگی یعنی چه؟ برچسب‌ه تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : تفاوت, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

امتحان ریاضی بود و من 1 ساعت قبل از امتحان توی مدرسه حضور پیدا کرده بودم نشسته بودم تو حیاط که یهو دیدم برگه های امتحان توی دست یه خانومیه داره بدو بدو میاد که بره تحویلشون بده  (اگه بدونید چجوری ذوق زده بود از چشام بیرون) ** +سلام خوبید؟ اگه عجله دارید بدید من ببرم براشون ** نمیدونم این زنه حواسش کجا بود داد به من رفت :/ منم دیگه خیلی حرفه ای بازش کردم با گوشی عکس گرفتم فرستادم باسه بچه ها تو گروه **   +اون روز که رفته بودم مدرسه مدیرمون داشت از معلم ریاضی به خاطر نمرات عالی بچه ها تشکر میکرد +پس تشکر از من چی ؟ کارت هدیه ای ؟ چیزی؟ +من همیشه استعدادام خفته بوده #تقلب میکنیم گهواره تا گور تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : ریاضی, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00

هر بار رفتنی شدی، راهت‌و بستم تا نریهر بار برگشتی به من، حس کردم از قبل دورتری  هر بار برگشتی به من، یه زخم تازه‌تر زدیهر بار برگشتی ولی برای رفتن اومدی  این قدر تکرارم نکن، نذار برات عادت بشماگه نمی‌مونی نیا، نذار آلوده‌ت بشم  اگه نمی‌مونی نیا، عاشق‌تر از اینم نکندرگیر موندن نیستی، درگیر موندنم نکن  باید من‌و به تلخی نبودنت عادت بدیشاید فراموشت کنم، باید بهم فرصت بدی  شعله نکش سوسو نزن، بذار خاموشت کنماین دردو تازه‌تر نکن، شاید فراموشت کنم #عاشقتم دیوونه#قفل#نرو#کوچه بن بست#یکشنبه ساعت5:30 # عاشقتم دیونه . دیگه جای انکار نیست   برچسب‌ها: یک شنبه ها 5 ونیم عصر تولد...
ما را در سایت تولد دنبال می کنید

برچسب : عاشقتم,دیوونه, نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1396 ساعت: 19:00